حنظل میوه ای است بسیار تلخ، به شکل هندوانه بسیار کوچک، در جاهای خشک می روید و مصرف دارویی دارد. حنظلی اگر وجهی مشترکی میان دنیاهامان بود، شاید واژه ها یادآورد ِ برخی تصویرها باشند و تصویرها یادآوردِ برخی مفاهیم، ورنه بیشتر مشتی خزعبلات و هذیان را می مانند که هیچ مفهومی ندارند آرشیو پیشین September2004 October2004 November2004 December2004 January2005 February2005 March2005 April2005 May2005 June2005 July2005 ... March2006 April2006 May2006 June2006 July2006 August2006 September2006 October2006 November2006 December2006 January2007 February2007 March2007 April2007 May2007 ... August2007 September2007 October2007 November2007 December2007 January2008 February2008 March2008 April2008 May2008 June2008 July2008 |
![]() |
۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه
The Poisonous Eye- By Elend چشمان ِ زهرآگین
مدتهای طولانی شکیبیده ایم با چشمانی پرولع نگاهشان مست و مخمور مدتهای طولانی شکیبیده ایم مستور، بسته از هرسو نه زنده گان را مانیم و نه مرده گان را اگر فنا شده بودیم می توانستیم شکوفیدن ِ دنیا را به نظاره بنشینیم چشمان ِ زهرآگین چشمان ِ آدمیان، در آفتاب پلاسیدند ، پژمردند و دگر فرنودی ما را برده خویش نساخت لیک رهروان ِ خودسر و بی عنان را پاسداشت تنها خیال است و بس تنها چیزی که در آرزویش هستیم رویایی دگر است، خیالی دگر شکافی از نور، در هر سایه ای و مغاکی از تنهایی ، در هر تندیسی ، هر رنگی در پرستشگاه ِ حقیقت می سوختیم و نگریستیم که چون خورشید ِ تار آسمان را در کام خویش می کشید و خوارداشت ِ آدمیان به برهوت چهره ها تبعیدمان کرد هرگز آیا می توانیم بی شرم زندگی کنیم؟ هرگز آیا می توانیم بی نخوت بمیریم ؟ چشمان ِ زهرآگین مسرت و شادی رخت بربسته اند هفت چشم برای نگریستن مسرت و شادی رخت بربسته اند هفت چشم برای خون گریستن |
![]() |
ژکان
گنجینه
-Memento
|